رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در آستانه ۱۳ آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در دیدار پرشور صدها تن از دانش آموزان، ۱۳ آبان را تجسم شرارتهای آمریکا و آسیبپذیری و امکان مغلوب شدن آن خواندند و با اشاره به دروغ وقیحانه و بیشرمانه آمریکاییها در ابراز دلسوزی برای ملت ایران گفتند: در جنگ ترکیبی چند هفته اخیر، آمریکا، رژیم صهیونیستی بعضی از قدرتهای موذی اروپا و برخی گروهکها، همه امکانات خود را برای ضربه زدن به ملت ایران به میدان آوردند اما ملت به دهن بدخواهان زد و آنها را ناکام گذاشت.
رهبر انقلاب سیزدهم آبان را روزی تاریخی و تجربهآموز خواندند و گفتند: آمریکاییها و گرایش آمریکایی از این روز مهم و تجمعات همدلانه و وحدتبخش آن، خشمگین و اعصابشان خُرد میشود چرا که این روز هم تجسم شرارتهای آمریکا است و هم تجسم و اثبات آسیبپذیری و امکان مغلوب شدن آمریکا.
ایشان در مروری بر حوادث تاریخی ۱۳ آبان به سخنرانی افشاگرانه و تبعید امام خمینی در ۱۳ آبان ۴۳ اشاره کردند و افزودند: امام قانون «مصونیت چند ده هزار آمریکایی مستقر در ایران از تبعات قضایی جرم و جنایت» را که به دستور محمدرضا پهلوی در مجلسِ آن روز تصویب شد، تحمل نکرد و به همین علت تبعید شد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به کشتار تعدادی از دانشآموزان در مقابل دانشگاه تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و هجوم دانشجویان به سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ گفتند: در آن هجوم اسناد فراوانی از خیانتها، دخالتها و غارت منابع ایران به دست دولت آمریکا در رژیم ستمشاهی و نیز توطئههای مختلف آنها علیه انقلاب اسلامی به دست آمد که با وجود تأکید بر گنجانده شدن مضامین آنها در کتابهای درسی، متأسفانه این کار انجام نشده است.
رهبر انقلاب اصرار آمریکاییها بر «آغاز چالش میان ملت ایران و آمریکا بهواسطه هجوم به لانه جاسوسی» را دروغی بزرگ برشمردند و افزودند: این چالش در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و هنگامی آغاز شد که آمریکا به کمک انگلیس، حکومت ملی مصدق را با کودتایی ننگین سرنگون کرد.
ایشان دکتر مصدق را فردی خوشبین و دارای اعتماد به آمریکا خواندند و گفتند: او نه حجتالاسلام بود نه ادعای اسلامخواهی داشت فقط جرمش این بود که میگفت نفت ایران باید دست ملت ایران باشد نه انگلیسیها، اما آمریکاییها به خاطر منافعشان حتی این فرد را هم تحمل نکردند و بر خلاف انتظارِ مصدق برای کمک آمریکا، از پشت به او خنجر زدند و با خرج کردن پول و کمک برخی خائنین و اراذل و اوباش سرنگونش کردند.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان این روزهای سیاستمداران آمریکایی را درباره طرفداری از ملت ایران، اوج بیشرمی و ریاکاری خواندند و با طرح یک پرسش خطاب به آنها گفتند: آیا کاری علیه ملت ایران هست که شما در این ۴ دهه توانایی انجام آن را داشتهاید اما انجام نداده باشید؟ اگر هم کاری مثل جنگ مستقیم نظامی انجام ندادهاید، یا نمیتوانستید و یا از جوانان ایرانی ترسیدهاید.
رهبر انقلاب در مرور جنایات و توطئههای آمریکا بعد از پیروزی انقلاب، به حمایت واشنگتن از گروههای تجزیهطلب در اوایل انقلاب، کودتای پایگاه شهید نوژه همدان، حمایت از تروریسم کور منافقین که منجر به هزاران شهید در گوشه و کنار کشور شد، حمایت همهجانبه از صدام وحشی در جنگ تحمیلی، حمله موشکی و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیجفارس و شهادت حدود ۳۰۰ نفر، بیحیایی در تجلیل از ژنرالِ فرمانده ناوی که به این هواپیمای مسافربری شلیک کرد، تحریم ملت ایران از سال اول پیروزی انقلاب، اعمال شدیدترین تحریمهای تاریخ در سالهای اخیر و حمایت از آشوب و فتنه در ایران اشاره کردند و گفتند: در سال ۸۸ و در حالیکه اوباما قبلش برای ما نامه دوستی نوشته بود، آمریکاییها به صراحت از فتنه اعلام حمایت کردند تا شاید بتوانند از این طریق جمهوری اسلامی را از بین ببرند.
حضرت آیتالله خامنهای به شهادت رساندن سردار و قهرمان ملی ایرانیان و قهرمان منطقه حاج قاسم سلیمانی و افتخار کردن به این جنایت را از دیگر توطئهها و پلیدیهای آمریکا برشمردند و خطاب به آنها گفتند: شما از قاتلان دانشمندان هستهای ما یعنی صهیونیستها اعلام حمایت کردید و با حبس میلیاردها دلار از اموال ملت ایران در آمریکا و دیگر کشورها، ملت ایران را از استفاده از داراییهای خود برای کاهش مشکلات محروم کردهاید.
ایشان افزودند: در بیشتر حوادث ضد ایرانی نیز ردپای شما معلوم است آن وقت با وقاحت تمام، دروغ محض میگویید و ادعا میکنید دلسوز ملت ایران هستیم؟ البته به کوری چشم شما ملت ایران بسیاری از این دشمنیها را خنثی کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: البته برخی حوادث را ما هرگز فراموش نکرده و نمیکنیم و درباره شهادت سلیمانی پای حرفی که زدهایم ایستادهایم و در وقت خودش به آن عمل خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، آمریکای امروز را همان آمریکای دیروز و آمریکای ۲۸ مرداد و آمریکای حامی صدام دانستند و گفتند: البته شیوه اعمال دشمنی آنها با گذشته دارای تفاوتهایی است و پیچیدهتر شده است ولی ما به جوانان و دستاندرکاران خود اعتماد داریم و میدانیم که میتوانند بر این شیوههای پیچیده فائق بیایند و باید کاملاً هوشیار بود.
ایشان یکی دیگر از تفاوت های آمریکای دیروز و آمریکای امروز را، اتفاق نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا مبنی بر روند رو به افول آمریکا دانستند و افزودند: نشانههای این افول آشکار را میتوان در مشکلات بیسابقه داخلی آمریکا در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی تا اختلافات و دو دستگیهای خونین داخلیِ آمریکا مشاهده کرد.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از نشانههای افول آمریکا را خطای محاسباتی آمریکا در مسائل دنیا برشمردند و گفتند: یک نمونه از این خطای محاسباتی، حمله ۲۰ سال قبل آمریکا به افغانستان برای ریشهکنی طالبان است که با جنایات و کشتار فراوانی همراه بود اما بعد از ۲۰ سال به دلیل بدفهمی مسائل، مجبور به خروج از افغانستان شدند و این کشور را تقدیم طالبان کردند.
حضرت آیتالله خامنهای حمله به عراق و ناکامی در رسیدن به اهداف مورد نظر را نمونه دیگری از خطای محاسباتی آمریکاییها خواندند و افزودند: آمریکاییها از ابتدا به دنبال گماردن افراد آمریکایی و یا وابستگان به خود بودند و شرایط کنونی عراق و حضور سیاستمداران عراقی در رأس کار با انتخابات هیچگاه مورد نظر آنها نبود اما در اینجا هم شکست خوردند.
ایشان شکست آمریکا در سوریه و در لبنان به ویژه در قضیه اخیر تعیین خطوط گازی را نمونههای دیگری از ناکامی به دلیل خطای محاسباتی برشمردند و خاطرنشان کردند: یکی دیگر از نشانههای انحطاط آمریکا، رأی مردم به افرادی همچون رئیس جمهور فعلی و رئیس جمهور قبلی است. در دوره قبل رئیسجمهوری همچون ترامپ انتخاب شد که همه او را دیوانه میدانستند و در دوره فعلی نیز رئیسجمهوری بر سر کار میآید که همه، وضعیت او را میدانند.
رهبر انقلاب اسلامی این موارد را دلیل انحطاط یک تمدن دانستند و با تأکید بر اینکه بسیاری از قدرتهای غربی از این جهات شبیه آمریکا هستند گفتند: انحطاط اخلاقی و پستی و جنایت از این بالاتر که غربیها در رسانههای خود آموزش تخریب و اغتشاش و آموزش ساخت بطریهای آتشزا و بمب دستی میدهند؟
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نقش آشکار آمریکا در اغتشاشات چند هفته اخیر در کشور، افزودند: اطلاعیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشها حاوی اطلاعات و کشفیات مهمی بود و نشان میدهد دشمن برای تهران و شهرهای بزرگ و کوچک برنامهریزی کرده بود و طراحی داشت.
ایشان حضور برخی نوجوانان و جوانان در کف میدان را ظاهر قضیه دانستند و خاطرنشان کردند: اینها بچههای خودمان هستند و ما با اینها بحثی نداریم چون به دلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بی دقتیها در مسائل وارد میدان شدند، اما مهم صحنه گردانان اصلی هستند که با نقشه و برنامه وارد شدند.
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولین بخشهای مختلف به ویژه مسئولین سیاسی و اقتصادی و آحاد مردم و به خصوص جوانان را به توجه ویژه و هوشیاری در قبال صحنه گردانان اصلی و طراحیها و برنامههای آنها فراخواندند و گفتند: البته دستگاههای اطلاعاتی به این موضوع توجه دارند و هوشیار هستند. طرح و برنامه هم این است که شاید بتوانند کاری کنند تا عقیده ملت ایران همانند عقیده سران انگلیس و آمریکا شود و ملت را همراه خود کنند اما ملت ایران واقعاً بر دهان آنها زد و از این پس هم خواهد زد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: کسانی هم بودند که با طراحی و نقشه وارد میدان شدند و با دستگاههای خارجی مرتبط بودند و مرتکب جنایت شدند این موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژه شود.
ایشان قضیه شاهچراغ و کشتار مردم و کودکان را جنایتی بزرگ خواندند و گفتند: پسربچههای دانشآموزی که در این حادثه به شهادت رسیدند چه گناهی کرده بودند؟ پسر بچهای که در این جنایت، پدر و مادر و برادر خود را از دست داد و دچار چنین غم بزرگی شد، چه گناهی کرده است؟ آن طلبه جوان و متدین و حزب اللهی، آرمان عزیز که در تهران زیر شکنجه به شهادت رسید و پیکر او را در خیابان رها کردند، چه گناهی کرده بود؟
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: افرادی که این جنایتها را انجام میدهند چه کسانی هستند و از کجا دستور می گیرند؟ البته اینها قطعاً بچهها و جوانهای ما نیستند، باید عاملان این جنایتها شناسایی شوند و هر کسی که ثابت شود در این جنایتها همکاری داشته است، بدون تردید مجازات خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال این جنایات، خاطرنشان کردند: چرا این مدعیان حادثه شیراز را محکوم نکردند و چرا یک قضیه خلاف واقع و دروغ را هزاران بار در سکوهای خود در اینترنت تکرار میکنند، اما نام «آرشام» را ممنوع میکنند؟ آیا این مدعیان واقعاً طرفدار حقوق بشر هستند؟
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه نوجوانان و جوانان را خطاب قرار دادند و گفتند: نوجوان و جوان امروز بر خلاف نوجوان و جوان قدیم یک عنصر بالغ و عاقل و خردمند و صاحب فکر و تحلیل است و این به برکت انقلاب اسلامی بهوجود آمده است زیرا قبل از انقلاب جوانان آنقدر سرگرم مسائل بیهوده و شهوترانی بودند که امکان توجه به مسائل اصلی کشور وجود نداشت.
ایشان تأکید کردند: این حقیقت یعنی ذهن فعال نوجوان و جوان امروزی و صاحب تحلیل و فکر بودنِ او را دشمن هم متوجه است و برای مقابله با آن از طریق تولید و تکرار حجم عظیم محتوای دروغ در شبکههای مجازی اقدام می کند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به انبوه محتواهای دروغ، تهمت و سخنان انحرافی که برای ذهن فعال جوانان تهیه می شود، گفتند: تأکید مکرر و چندین باره بر جهاد تبیین به همین علت است و قبل از اینکه دشمن محتوای دروغ و انحرافی تولید کند باید محتواهای حقیقی و صحیح در داخل تولید شود.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: به مسئولین رسانهها و امور ارتباطات میگویم که در زمینه تولید محتوا و جهاد تبیین و برنامهریزی برای آن احساس مسئولیت کنید و درک کنید که چرا دشمن بر روی برخی کلمات و اسامی حساس است و جلوی آنها را میگیرد.
رهبر انقلاب، جوانان را به احساس مسئولیت در مقابل بمباران پرحجم و پرتکرار ذهن جوان ایرانی با مطالب دروغ، فراخواندند و گفتند: در مقابل این برنامهی دشمن احساس مسئولیت کنید و برای تشخیص حقیقت و حرف درست از دروغ تلاش کنید.
ایشان افزودند: افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانهها با دشمن همصدایی میکنند، بدون دعوا کردن، و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید.
ایشان اتفاقات چند هفته اخیر را «جنگی ترکیبی» و نه صرفاً اغتشاشات خیابانی دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرتهای موذی و خبیث اروپایی و برخی از گروهکها با همه امکانات به میدان آمدند و با استفاده از دستگاههای اطلاعاتی، رسانهای و ظرفیت فضای مجازی، و بهرهگیری از تجربیات گذشته در ایران و بعضی از کشورهای دیگر تلاش کردند به ملت ضربه بزنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته ملت بهمعنی واقعی در دهان بدخواهان زد و آنها را ناکام کرد.
رهبر انقلاب با اشاره به نشانههای تغییر در نظم جهانی و روند حاکم شدن نظمی جدید در دنیا، جوانان را به شناخت نقش و جایگاه ایران و ایرانیان در نظم جهانی آینده جدید توصیه کردند و گفتند: ابعاد نظم جدید و چگونگی آن دقیقاً معلوم نیست اما خطوط اساسی آن قابل ترسیم است.
ایشان اولین خط اساسی از نظم جدید را «انزوای آمریکا» دانستند و افزودند: برخلاف گذشته که آمریکاییها خود را تنها قدرت مسلط دنیا میخواندند، در نظم جدید، آمریکا جایگاه مهمی ندارد و منزوی است و ناچار خواهد شد دست و پایش را از نقاط مختلف جهان جمع کند.
ایشان در واکنش به شعار مرگ بر آمریکای دانشآموزان، خاطرنشان کردند: بعضیها میگویند این شعار را نگویید زیرا باعث برانگیختن دشمنی آمریکاییها میشود، در حالیکه آمریکاییها دشمنی با ملت ایران را در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در حالی آغاز کردند که آن زمان هیچکس در ایران مرگ بر آمریکا نمیگفت، البته پس از آن ضربه، دانشجویان در ۱۶ آذر همان سال در دانشگاه تهران مرگ بر آمریکا گفتند و این شعار، یادگار ۱۶ آذر است.
خطوط اساسی دوم و سوم از نظم جدید جهانی که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند «انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از غرب به آسیا» و «گسترش منطق و جبهه مقاومت» بود.
ایشان مبتکر گسترش فکر و جبهه مقاومت در مقابل زورگوییِ قدرتهای سلطهگر را جمهوری اسلامی ایران خواندند و گفتند: اولین کسی که گفت «نه شرقی، نه غربی» امام بزرگوار ما بود و این روحیه و حرف محکم امروز به قدری رواج یافته که در منطقه ما خیلیها با اعتقاد و عمل به منطق مقاومت، از آن نتیجه میگیرند، همچون نتیجه و بهره اخیری که لبنانیها به برکت حزبالله در قضیه خطوط گازی گرفتند.
حضرت آیتالله خامنهای با طرح این سؤال که «در دنیای جدید ایران چه کاره و در چه جایگاهی است؟» جوانان را به فکر کردن درباره این سؤال و آمادهسازی خود برای دنیای جدید فراخواندند و گفتند: ایران عزیز به علت برخورداری از خصوصیات برجستهای همچون «نیروی انسانی با هوش و با استعداد»، «منابع طبیعی متنوع و فراوان»، «موقعیت جغرافیایی حساس و ممتاز» و از همه مهمتر «منطق والای حکومتی و تمدنی» میتواند جایگاه برجستهای در نظم جدید داشته باشد.
رهبر انقلاب استفاده از مزیت جغرافیایی بینظیر ایران و تبدیل شدن به معبر ترانزیتی بسیار پیشرفته و خوب را در گروی گسترش خطوط ریلی دانستند و افزودند: با وجود تأکیدهای مکرر در این زمینه، در دولتهای مختلف به جز در مقطع بعد از رحلت امام بزرگوار که کارهایی انجام شد، کوتاهی شده است، البته در این دولت قصد دارند کارهایی انجام بدهند.
ایشان امتیاز مهم جمهوری اسلامی و منطق حکومتی و تمدنی آن را جمع بین حضور و آراء مردم با معارف الهی خواندند و گفتند: این کار، آسان نیست اما جمهوری اسلامی موفق به انجام آن شد البته نقصهایی وجود دارد که از آنها آگاه هستیم اما این حرف و منطق، در دنیا جدید است.
ایشان با اشاره به اینکه ثمره هوش و استعداد جوانان دهه ۶۰ و ۷۰ مقابل چشم همگان است، گفتند: در آینده برکات شما دهه هشتادیها و متولدان دهه ۹۰ را نیز همه خواهند دید.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان در جمع پرشور صدها دانش آموز در نکته مهمی گفتند: همه مسئولان و آحاد مردم باید مراقب باشیم که پیامی که با هر حرکت و هرکار و سخن خود به خارج از کشور میفرستیم چیست.
رهبر انقلاب تأکید کردند: ملت و جوانان و مسئولان کشور باید «قدرت مقاومت و عزم راسخ خود را برای ایستادگی در مقابل زورگویان» به همه دنیا و به خصوص دشمنان منتقل کنند.
ایشان افزودند: دولتمردان هم در این زمینه وظایف سنگینی دارند و باید کوتاهیهای گذشته تکرار نشود و دستگاههای مختلف از جمله وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، بهداشت، ارشاد، وزارتخانههای اقتصادی، معاونت علمی ریاست جمهوری به وظایف خود با جدیت عمل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: اطمینان داشته باشیم اگر هر کسی در هر جا که مشغول کار یا مسئولیت است، وظایفش را بشناسد و به آن عمل کند، تمام مشکلات حل میشود و کشور و ملت به آرزوی نهایی خود خواهند رسید.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
سیزدهم آبان یک روز تاریخی است، هم تاریخی است، هم تجربهاندوز و تجربهآموز است.
تاریخی است یعنی اینکه در این روز حوادثی اتفاق افتاده که در تاریخ ماندنی است این حوادث فراموش شدنی نیست، نباید هم فراموش بشود.
تجربهآموز است چون به خاطر همین حوادث، یک واکنشهایی به وجود آمده است که آن واکنشها برای ما، برای آیندهی کشور، برای آیندهی عمرخودتان، برای آیندهی ملتتان درس است. از این تجربهها استفاده کنید. آینده مال شماهاست دیگر. این روز هم تجسم شرارت آمریکاست، هم تجسم ضربه خوردن آمریکاست، هم مغلوب شدن آمریکاست، یعنی این کسانی که خیال میکنند آمریکا یک قدرت دست نخوردنی است، به حوادث این روز که نگاه کنیم، معلوم میشود نه، کاملاً آسیبپذیر است.
من یک وقتی به آموزش و پرورش گفتم که مضامین اسناد لانهی جاسوسی را در کتابهای درسی بیاورید، نکردند متأسفانه، نکردند. اینها نشان میدهد که آمریکاییها در این مدتی که در ایران حضور داشتند یعنی از سال حدود مثلاً ۲۹-۲۸ و اینها چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئههایی، چه خیانتهایی انجام دادند.
خب یک نکتهای اینجا وجود دارد در این مسئلهی تهاجم به سفارت آمریکا که درواقع گفتند لانهی جاسوسی -که همینجور هم بود-، اینکه آمریکاییها در اظهاراتشان، در تبلیغاتشان، در مصاحبههایشان، در مصاحبهای که با خود من کردند در سفر به نیویورک زمان ریاست جمهوری این حادثه را سرآغاز چالش میان ملت ایران و آمریکا معرفی میکنند. میگویند علت اینکه آمریکاییها در مقابل ملت ایران ایستادند حرکتی بود که شما در سفارت انجام دادید. یعنی حمله کردید به سفارت ما و بین ما و شما اختلاف بوجود آمد، دعوا شد و دشمنی شد. دروغ میگویند مسئله این نیست. آغاز چالش بین ملت ایران و آمریکا ۲۸ مرداد سال ۳۲ است. در ۲۸ مرداد یک حکومت ملّی سر کار بود، حکومت مصدّق یک حکومت ملّی بود. مشکلش هم با غربیها فقط مسئلهی نفت بود. نه حجتالاسلام بود، نه داعیهی اسلامخواهی داشت، فقط مسئلهی نفت بود. نفت دست انگلیسها بود. او گفت نفت دست خودمان باشد، فقط جرمش فقط این بود. آمریکاییها نشستند علیه مصدّق توطئه کردند و کودتا ایجاد کردند؛ یک کودتای عجیب و غریبی. با اینکه مصدّق با آمریکاییها خوشبین بود، نسبت به آنها اعتماد داشت، حتّی علاقه داشت، فکر میکرد دولت آمریکا در مقابل انگلیسها از او حمایت خواهند کرد. ولی اینها از پشت خنجر زدند. مصدّق و اطرافیانش و همه را دستگیر کردند. بعضی را بعدها اعدام کردند، بعضی را هم سالهای متمادی زندان کردند.
اختلاف ملّت ایران با آمریکا از روز بیست و هشت مرداد است. چرا شما علیه یک دولت ملّی که با انتخاب مردم سرِ کار آمده بود کودتا کردید و سرنگونش کردید؟ نفت را که از چنگ انگلیسها درآورده بود، دادید به یک کنسرسیومی، که در آن انگلیس بود، آمریکا بود، چند دولت دیگر بودند.
این دعوای ما با آمریکاییها شروعش از آن روز است. حالا سیاستمداران آمریکا با کمال ریاکاری و بیشرمی میگویند ما طرفدار ملّت ایرانیم!
از اوایل انقلاب ملت ایران را تحریم کردند. در این چند سال اخیر شدیدترین تحریمها را -که خودشان گفتند هرگز در طول تاریخ هیچ ملتی این جور تحریم نشده- علیه ایران اعمال کردید.
در فتنهی ۸۸ صریحاً از فتنهگرها حمایت کردید. قبل از آن اوباما به من نامه نوشته بود که ما بیاییم با شما همکاری کنیم، ما با شما دوست هستیم، به تعبیر ما قسم آیه که ما قصد سرنگون کردن شما را نداریم؛ اما تا فتنهی ۸۸ شروع شد، شروع کردند به حمایت کردن به امید اینکه شاید بتواند این فتنه به نتیجه برسد و ملت ایران را به زانو در بیاورد.
شما آمریکاییها سردار رشید ما را صریحاً اعلام کردید که کشتید؛ کشتید و به آن افتخار کردید. گفتید دستور دادید. شهید سلیمانی صرفاً قهرمان ملی نبود. قهرمان منطقه بود. نقش شهید سلیمانی در رفع مشکلات چند کشور در منطقه نقش عظیم و بیهمتایی بود. شما این مرد بزرگ و همراهانش را به شهادت رساندید. شهید ابومهدی المهندس و بقیهی دیگران را.
شما از قاتلان دانشمندان هستهای ما حمایت کردید. صهیونیستها دانشمندان ما را یکی یکی به شهادت رساندند و شما از آنها حمایت کردید؛ محکوم که نکردید هیچ، حمایت کردید از آنها.
شما میلیاردها دلار از اموال این ملت را در کشورهای مختلف حبس کردید. چندین میلیارد که اگر این پولها در اختیار دولت خدوم مثل دولت کنونی قرار داشت خیلی کارهای خوب میتوانست با آنها انجام بدهد… غیر از آن اموالی که از اول انقلاب در آمریکا حبس شد.
در بیشتر حوادث ضدّایرانی جای پای آمریکا را میشود دید. آن وقت اینها ادعا میکنند که ما دلسوز ملت ایرانیم.
باز دیروز مجدداً آمریکاییها گفتند که بله ما دلسوز ملت ایرانیم. دروغ محض با وقاحت تمام.
البته اینها خیلی دشمنی کردند، اما به کوری چشم آنها ملت ایران بسیاری از این دشمنیها را خنثی کرد.
بعضی از این حوادث هم هنوز بین ما باقی است، فراموش نکردیم. ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد. این را بدانند. حرفی زدهایم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءالله انجام خواهد گرفت.
نوجوان امروز برخلاف نوجوان قدیم یک عنصر بالغ و عاقل است؛ یک عنصر خردمند است. زمان ما این جوری نبود.
نوجوان امروزی فکر میکند تحلیل میکند تحلیل را درست میفهمد، نکاتی به نظرش میرسد، جوان امروزی اهل تحلیل است.
انقلاب اسلامی بود که جوان را بیدار کرد هم در دوران نهضت در آن سال آخر نهضت که جوانها آمدند در میدان به فرمان امام و هم بعد از نهضت تا امروز روز به روز جوانهای ما رشد کردند. قدرت تحلیل دارند، قدرت فهم حوادث را دارند. خب، حالا این یک حقیقتی است. این حقیقت را همچنان که ما میفهمیم دشمن هم میفهمد.
دشمن هم میفهمد که جوان امروز چشم و گوشش باز و حواسش جمع است و هوشمند است و قابل تحلیل است، چه کار میکند؟ بیکار که نمیماند دشمن. دشمن برای اینکه این حالت جوان ما را خنثی کند شروع میکند محتوای ذهنی برای جوان درست کردن. این حجم عظیم دروغها در شبکههای مجازی به خاطر این است. این همه دروغ این همه خلاف واقع این همه حرفهای انحرافی، این همه تهمت، برای این است که برای این ذهن فعّال، محتوا درست کند دشمن.
اینکه من مدام میگویم جهاد تبیین برای این است. محتوا را قبل از اینکه دشمن محتوای غلط و انحرافی و دروغ درست کند شما محتوای دارای حقیقت و صحیح را درست کنید و انتقال بدهید به ذهن جوانها.
ببینید این قضیهی شاهچراغ شیراز این چه جنایت بزرگی بود. آن پسربچهی پایهی دوم یا پایهی ششم یا پایهی دهم، اینها چه گناهی کرده بودند؟ آن طفلک شش سالهای که پدر و مادر و برادرش را از دست داده این کوه سنگین غم را چرا بر دوش او انبار کردند؟ چرا؟ این بچه چکار کند با این غم بزرگ، غیرقابل تحمل، این جنایت، این جنایتهای بزرگی است اینها.
آن طلبهی جوان، طلبهِی شهید جوان در تهران ــ آرمان عزیز! ــ او چه گناهی کرده بود؟ طلبهِی جوان، دانشجو بوده آمده طلبه شده، متدیّن، مؤمن، متعبّد، حزباللهی، شکنجه کنند زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان، اینها کارهای کوچکی است؟ اینها کهاند؟ این [را] باید فکر کرد؟ اینها کهاند؟ این بچههای ما که نیستند، این جوانهای ما که نیستند اینها، اینها کهاند؟ از کجا دستور میگیرند؟ چرا این کسانی که مدّعیِ حقوق بشرند اینها را محکوم نکردند؟ چرا قضیهی شیراز را محکوم نکردند؟ اینها طرفدار حقوق بشرند؟
اینها را بشناسیم، اینها را بشناسید. البته ما یقهی اینها را رها نخواهیم کرد، نظام جمهوری اسلامی به حساب این جنایتکارها خواهد رسید حتماً. هرکس ثابت بشود که همکاری داشته با این جنایتها در این جنایتها دستی داشته مجازات خواهد شد انشاءالله بدون تردید.
یکی از نشانههای انحطاط آمریکا بر سر کار آمدن کسانی مثل رئیسجمهور فعلی و رئیسجمهور قبلی است. یک کشور ۳۰۰ میلیونی، سیصد و خردهای میلیون خودشان را میکشند یک رئیسجمهور سر کار میآوردند مثل ترامپ که همهی دنیا او را دیوانه دانستند بعد او ساقط میشود یکی میآید مثل این که حالا شما قضایای این را دیگر میدانید، این دلیل انحطاط یک ملت است، این دلیل انحطاط یک تمدّن است.
غربیها در رسانههایشان آموزش تخریب میدهند، آموزش اغتشاش میدهند، درست کردن کوکتل مولوتف یاد میدهند، درست کردن بمب دستی یاد میدهند. اینها دلیل چیست؟ بحث این نیست که اینها جنایت میکنند با این کار، خب بله جنایت است اما انحطاط است، این پستی است، این نشان دهندهی میزان انحطاط اخلاقی یک دولت، یک مجموعهی حکومتی است که رسانهاش اینجوری عمل میکند.
در همین اغتشاشات اخیر چند هفتهای کشور ما در اینجا هم آمریکا نقش روشنی داشت، این اطلاعیهای که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دادند اطلاعیهی مهمّی است. اینها اطلاعات بسیار مهمی است. نشستند نقشه کشیدند برای تهران، برای شهرهای بزرگ، برای شهرهای کوچک، برنامهریزی کردند، این کارها را.
این کارها را حالا ظاهر قضیه این است که مثلاً یک مشت جوان یا نوجوان در میداناند خب این جوان و نوجوان بچههای خود ما هستند، ما با اینها بحثی نداریم اینها هیجان است، احساسات است، یک قدری بیدقّتی در فهم مسائل است. کسانی هستند که با نقشه وارد میدان شدند. این را عرض میکنم برنامه هم این است که بلکه بتوانند ملت ایران را با خودشان همراه کنند، کاری کنند که ملت ایران عقیدهاش بشود عقیدهی سران انگلیس و آمریکا.
البته ملت ایران زد توی دهنشان، بعد از این هم خواهد زد توی دهنشان. آن کسانی که طراحی کردند و در میدان عمل با نیّت و با نقشه و با فهم وارد شدند این خیلی مهم است برای ما اینها مرتبط بودند با دستگاههای خارجی.
این اتفاقات این چند هفته صرفاً یک اغتشاش خیابانی نبود. این برنامههای خیلی عمیقتری بود. دشمن یک جنگ ترکیبی را شروع کرد، یک جنگ ترکیبی.
این را بنده از روی اطلاع عرض میکنم به شما. دشمن یعنی آمریکا، اسرائیل، بعضی از قدرتهای اروپایی موذی و خبیث، بعضی از گروهها و گروهکها، همهی امکاناتشان را وارد میدان کردند.
همهی امکانات یعنی چه؟ یعنی دستگاههای اطلاعاتیشان را، دستگاههای رسانهایشان را، ظرفیت فضای مجازیشان را، استفاده از تجربههای گذشتهَشان را، خب اینها در ایران تجربه دارند دیگر، سال ۷۸ تجربه دارند، ۸۸ تجربه دارند، سالهای بعدی تجربه دارند، شکست خوردند آن جاها، از آن تجربهها استفاده میکنند، اینها را هم آوردند در میدان آوردند.
همهی این ظرفیتها را دشمن وارد میدان کرد در این چند هفته برای اینکه بتواند بر ملت ایران فائق بیاید. عرض کردم ملت به معنای واقعی کلمه توی دهنشان زد، به معنای واقعی کلمه، ناکامشان کرد ملت ایران.
علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند، نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد.
نقش ما، ما ایرانیها جایگاه ما ایرانیها در این نظم جدید چیست؟ این سئوال مهم است. نمیشود به دقت گفت که نظم این چنینی است اما میشود یک خطوطی را ترسیم کرد، یک خطوط اساسی هست که این نظم جدید مطمئناً این خطوط اساسی در آن هست.
یکی از آن خطوط عبارت است از انزوای آمریکا، در نظم جدید جهانی آمریکا منزوی خواهد بود بر خلافی آنی که ده، بیست سال پیش بوش پدر گفت امروز تنها قدرت مسلط دنیا آمریکاست.
خط اساسی دوم، انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتی علمی از غرب به آسیا؛ آسیا خواهد شد مرکز دانش، مرکز اقتصاد، مرکز قدرت سیاسی، مرکز قدرت نظامی.
خط اساسی سوم، فکر مقاومت و جبههی مقاومت گسترش خواهد یافت که مبتکرش جمهوری اسلامی است. فکر مقاومتِ در مقابل زورگویی.